امیرعلی نوراله زاده امیرعلی نوراله زاده، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 2 روز سن داره

امیرعلی پسر بهاری

خانه کودک بوستان

1392/6/13 13:23
نویسنده : مامان فاطمه
807 بازدید
اشتراک گذاری

پسر گلم مدتها بود که نمیتونستم خانه بازی ببرمت.هر وقت هم تهران میومدیم زود برمیگشتیم.تا اینکه دیروز با خاله مرضیه رفتیم پاساژ بوستان تا تو توی خونه بازی اونجا بری و سرگرم بشی.برای اولین بار میاوردمت اینجا.خیلی شلوغ بود اون تایمی که ما رفتیم.اولش از من جدا نمیشدی تا ده دقیقه بعد خودت مشغول بازی با وسایل شدی.اول با لگو ها بازی کردی بعد رفتی سراغ بازیهای فکری که خوشت اومد از اونها و بلند نمیشدی.بعدش رفتیم سرسره بادی که نمیرفتی بالا و فقط میپریدی.فقط یه دور رفتی بالا اونم وقتی خلوت شد.از پله هاش رفتی بالا ولی همون بالا موندی و دوست نداشتی بیای پایین تا آخر سر با یکی سر خوردی اومدی پایین.

پسرم عزیزم از اینکه نتونستم زیاد ببرمت جاهای بازی یا پارک منو ببخش.از این به بعد سعی میکنم بیشتر ببرمت که زودتر به جمع عادت کنی و بیشتر لذت ببری.

شب که برگشتیم خیلی خوشحال بودی.از شهر کتاب اونجا هم یه جورچین حیوونات دریایی برداشتی و همش درش میاری و دوباره درستش میکنی.موقع خواب همش میگفتی مامان دوست دارم و بغلم میکردی.بغل

لگو بازی

بازی فکری

 

ماشین بازی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

رضوان مامان رادین
14 شهریور 92 15:26
وااااای چه عالی ...حسابی بهت خوش گذشت خاله؟

جاتون خالي بود.تايمش كه تموم شده بود راضي نميشد بياد.
هدی مامان مبین
14 شهریور 92 18:31
چه کیفی کرده...
همیشه به گردش اميرعلي کوچولو
مامان ساجده
16 شهریور 92 21:43
كاش گفته بوديد ما هم ميومديم و شما و اين گل پسر دوست داشتني رو از نزديك ميديديم
راستي فاطمه جون مگه شما تهران زندگي نميكنيد؟
انشاالله هميشه خوش باشيد


دفعه دیگه یادم باشه بهت بگم.یهویی پیش اومد.
ما کرج هستیم ساجده جان.
سپید مامان علی
29 شهریور 92 11:15
ای جوونم ... معلومه که حسابی بهت خوش گذشته.... فدات بشم که دلت نمیاومده از اونجا بیلی بیرون... راستی جورچینت هم مبارک باشه عزیزم


ممنون سپیده جون.محیطهای بازی خیلی برای بچه ها خوبه.
دلم برای علی جون تنگ شده.ببوسش.