2 ساله شدی عزیزم
سلام پسرم.حالت خوبه؟الهی بابا فدات بشه.
قربون شیرین زبونیات که حسابی کیف می کنم از این همه لطفی که خدا به واسطه بودنت در کنار ما به من و مادرت هدیه داده شکرگذارم.
پسرم هیچ پدر و مادری لحظه شیرین به دنیا اومدن فرزندشون رو تا زنده اند از یاد نمی برند.گرچه تجربه اون لحظه خاص از عمرمون از دید من و مادرت متفاوت هست اما ماهیت اصلیش همون حس مشترک مهر فرزند داری است و همیشه شیرینی اون لحظه دیدار بسیار به کام همه پدرها تا ابد میشینه.آره پسرم من با آمدن وجود عزیزت به مقامی برزرگ رسیدم و آن هم "پدر بودن" است.واقعا کلمه پدر چقدر واژه سنگینی است فارغ از مهر و محبت جاری که بین پدر و فرزندی است تعهد و تکلیفی تاریخی باعث مهم و حساس بودن جایگاه پدری میشه.
مطمئنا حال و هوای مادرت هم در این 2 سال حضور سبزت در کنارمون بسیار جالب و قشنگ خواهد بود.
پسر نازنینم الهی که تا زنده ام شاهد لحظه لحظه رشد و تکامل جسمی و ذهنی تو باشم و واقعا چه لذتی بالاتر از این در دنیا وجود داره.به نظر من اگه این حس قشنگ و پر معنی پدرانه و مادرانه در این دفتر زندگی آدمی تعریف نمی شد جدا چه لحظات کسل کننده و بی هدفی برای زندگی ما آدمها ثبت می شد.
وقتی که من رو با صدای قشنگت و به زبون خودت صدام میزنی:"بابا امیل" و با من هم کلام میشی و جمله سازی می کنی و سعی می کنی ارتباطی عمیق و ساده با من برقرار کنی این همان اوج لذت حس پدرانه است...حسی که به هزاران دنیا حتی ثانیه ای هم نمی دهم.
پسرم من بی صبرانه منتظر بزرگ شدنت و مرد شدنت هستم و این رو بدون که حاضرم از عمرم و از نفسهام عاشقانه برای تو پاره تنم پیشکش کنم.
این متن مختصر و ساده رو به مناسبت زاد روز وجود نازنین پسر قشنگم نوشتم که امیدوارم امیرعلی جان اولین دل نوشته مخصوص تو را از طرف بابا قبول کنی.
پسر گلم عاشقتم و این رو بدون همیشه در هر جا که باشی ضربان قلبم رو با قلبت کوک می کنم و نفسهام رو هم آهنگ نفسهات تنظیم می کنم.نفس بابا دوست دارم.تولدت مبارک.
"تقدیم به پسر آقا و نازنینم از طرف بابا امیررضا"