یلدای 91
یلدای امسال حسابی سرمون شلوغ بود.صبح تا ظهر من و مامان بزرگ مشغول میوه آرایی و کارهای حاشیه ای دیگه بودیم تا غروب بریم خونه زندایی نرگس.ساعت 7 هم برگشتیم.امسال به جمعمون عمو مهدی و زندایی نرگس هم اضافه شده بودن.تا ساعت 2 بیدار بودیم ولی تو ساعت 1 خوابت برد.حسابی از همه چی میخوردی.آجیل و پرتقال و هندونه و انار و ..
راستی دندون 16 هم یک هفته پیش دراومد و 4 تا دندون آسیاب مونده که از 2 سالگی به بعد درمیاد...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی