امیرعلی نوراله زاده امیرعلی نوراله زاده، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 10 روز سن داره

امیرعلی پسر بهاری

دندونت مبارک عزیزم.

امیرعلی مامان سلام.ایشالله همیشه خندون باشی عزیزم.بالاخره دندون خوشگله بعد از 9 ماه زد بیرون.دیگه خیلی دیر شده بودا.هم خودت خسته شده بودی هم ما.هرچی سعی کردم نتونستم از دندونت عکس بگیرم ولی این عکسا رو برات میذارم که ببینی چقدر بزرگ شدی نفسم. ...
11 دی 1390

یه روز بد

نازنینم امروز صبح که از خواب بلند شدی حالت خوب بود بعد از اینکه از حموم اومدی و یه کم هم حلیم بهت دادم یه کوچولو خوابیدی و بعد از اینکه بیدار شدی دیگه حال خوشی نداشتی و همش میخوابیدی.از غروب هم همش ناله میکردی که بعدش گریه هات شدید شد و معلوم نبود از بابت دندون درآوردنته یا از دل درد!بابایی شکمتو با روغن بچه مالش داد و یه کم حالت بهتر شد.همش ناله میکردی و تب هم به این حال تو اضافه شد.من هم خیلی نگرانت بودم .درد و بلات به جونم تا اینکه بعد از اینکه قطره آهن و مولتی ویتامینتو بهت دادم و یه کم هم شیر خوردی(اشتهایی به شیر یا غذا هم نداشتی) یهو حالت بهم خورد...حالت خیلی بهتر شد و شروع کردی دوباره به بازی. دوباره شیر خوردی و الان هم خوابیدی ول...
2 دی 1390

یلدات مبارک

    سلام امیرعلی گلم.دیشب شب یلدا بود و ما هم امسال خونه مامانی و بابایی(مامان و بابای مامان) بودیم.دور همی خیلی خوش گذشت.البته امسال با وجود تو و با کارایی که میکردی بیشتر خوش گذشت.   یلدا واژه ای سریانی است و به معنای ولادت است ،ولادت خورشید (مهر و میترا) و ولادت مهر شکست ناپذیر.    یلدا یعنی یادمان باشد که زندگی آنقدر کوتاه است که یک دقیقه بیشتر با هم بودن را باید جشن گرفت. سی ام آذره و یک  شب زیبا یه  شب بلند به اسم شب یلدا شب شب نشینی و شادی و خنده شبی که واسه ی همه خیلی بلنده همه ی اهل خونه خوشحال و خندون ...
1 دی 1390

امیرعلی و دسته عزاداری

سلام عزیزم.    دیروز که روز عاشورا بود با مامان بزرگ و بابابزرگ و خاله مرضیه رفتیم حرم امام که اولین زیارت تو بود. بعدش که برگشتیم دسته های عزاداری توی خیابونا تو رو مبهوت کرده بود اینطوری... وقتی از حرم امام برگشتیم خیلی خسته شدی و بغلم خوابت برد. ...
16 آذر 1390

تاسوعا و عاشورای حسینی

  پیر همه بود اگرچه او كودك بود صبرش ز غریبی پدر اندك بود می كرد به نی اشاره می گفت رباب ای كاش سر نیزه كمی كوچك بود ( فرا رسیدن ایام ماه محرم را تسلیت می گوییم )   ...
16 آذر 1390

پیشرفتهای امیرعلی

سلام پسرم. 8 ماهگیت با کمی تاخیر مبارک ماه قشنگم. الهی مامان فدات شم دیگه مرد شدی واسه خودت. ماشاالله از لبه مبلها که میری بالا اگه چیزی از دور نظرتو بهش جلب کنه خیلی با احتیاط زانوتو خم می کنی و دستتو میذاری زمین و میشینی و بعدش چهار دست و پا با سرعت تمام میدوی سمتش. وقتی بهت میگم: " دست دستی " کن دست میزنی.میگم: بپر سر جات  " بپر بپر " می کنی. یه سری اشیا و کلمات و اشخاص رو هم تا اسمشونو میگم میشناسی و بهشون نگاه میکنی و میخندی. مثل :  "  گل- سیب- پروانه- توپ- جوراب- گردو- برق- اردک- آب- مامان- بابا- خاله- دایی- مامان بزرگ- بابابزرگ " که وقتی بهت میگیم بگو اردک میگی: " او...د ...
14 آذر 1390