امیرعلی نوراله زاده امیرعلی نوراله زاده، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 3 روز سن داره

امیرعلی پسر بهاری

قدمی برای استقلال

1392/4/17 17:57
نویسنده : مامان فاطمه
1,256 بازدید
اشتراک گذاری

دو شب پیش یعنی شنبه 15 تیر که تو دو سال و سه ماه و ده روزت بود برای اولین بار با پیشنهاد من خواستی توی تختت بخوابی.اولش فکر کردم نمیتونی بخوابی و به کنار من خوابیدن روی تختمون عادت کردی.اما بعدش شروع کردی به بازی با عروسکای توی تختت و بعد ازم خواستی برات کتاب و داستان بخونم.هی اینور و اونور میرفتی و بازی میکردی.بهت گفتم خوابم میاد پسرم.شما بخواب که منم برم سر جام بخوابم.هی میگفتی تو برو بخواب.منم میگفتم من پیشت هستم تا تو بخوابی.دیگه بازی رو گذاشتی کنار و کم کم چشمات داشت بسته میشد.من روی  صندلی کنار تختت نشسته بودم و خودمو زده بودم به خواب که دیدم خوابت برده.عزییییییییزم قربونت برم که آروم و مثل مردها خوابیدی.دیشب و امروز هم توی تختت مثل شب اول خوابیدی و صبح ها که بیدار میشی منو صدا میزنی و میام پیشت.یک قدم دیگه برای مستقل شدنت برداشتی پسرم و این یه حس خوبیه برای من.مستقل باش و به آرزوهات برس پسر خوبم.من هم کمکت میکنم تا به خواسته هات برسی.

احساس میکنم نسبت به هفته های قبل رفتارت بهتر شده.منظورم لجبازی و داد زدن و... که مقتضی سنته و با کنترلش از طرف ما بهتر و کمتر میشه.اونهم بخاطر تغییر من هست که نسبت به بعضی کارات که خوب نیست نه اخم کنم نه تغییر در صورتم ایجاد بشه و نه لبخندی.که خدا رو شکر جواب میده این روشم.خیلیییییییییییییی دوست دارم پسر شیرینم.

حرف زدنتو بگم که دیگه مثل بلبل حرف میزنی.عین بزرگترا.گاهی وقتا یه کلمه هایی میگی تعجب میکنم از کجا شنیدی.

در حال تماشای برنامه کودک.

در حال نگاه کردن و توضیح دادن تصاویر کتاب برای من.

و خواب آرام و مستقل و مردانه کودک من.قلب

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

ترکان
17 تیر 92 19:05
من همه وبلاگتونو خوندم و لینکتون کردمپسر خیلی نازی دارید خدا حفظش کنهعکسای آتلیش خیلی نازه میشه کلیک راستو باز کنید 2 تاشو سیو کنم؟خیلی ناز میخنده تو عکسا
رضوان مامان رادین
24 تیر 92 13:50
آفرین خاله جون که تو تخت خودت میخوابی...هزار ماشا... به حرف زدنت...
مامان ساجده
11 مرداد 92 2:25
نيستي فاطمه جون؟
هميشه خوش باشيد عزيزم
دلمون براتون تنگ شده


مرسی ساجده جون.رفتیم خونه جدید نت نداریم فعلا.لنز دوربین هم خرابه اصلا روشن نمیشه.ما هم دلمون براتون تنگ شده.ببوس روی ماه متین دو.
سمیرا مامان آنیتا
14 مرداد 92 8:36
اومدم بگم کجایی ؟ خبری ازت نیست که دیدم نوشتی رفتی خونه جدید به سلامتی دوستم .. می گفتی بیایم اسباب کشی کمک کنیم
زود بیا بنویس دلمون تنگ شده براتون


سلامت باشي سميرا جون.
باشه زودي مينويسم.
مامان ساجده
14 مرداد 92 12:35
سلام عزيزم خصوصي داري


ممنون ساجده جان.عالي بود مثل هميشه.
هدی مامان مبین
17 مرداد 92 22:33
عزیزم..اقا بودی اقا تر شدی..مبارک
شبنم
21 مرداد 92 8:34
سلام دوستان عزیزم این سایت تازه راه اندازی شده تا بتونید از عکس های فرزند عزیزتون با هزینه ای کم کلیپ داشته باشید هر سئوالی دارید در این بخش مطرح کنید در اولین فرصت پاسخ داده می شه http://babyclip.persianblog.ir/ باتشکر
بهناز مامی یلدا و سروش
23 مرداد 92 14:54
دلم گرم خداوندیست که با دستان من گندم برای یاکریم خانه میریزد ، چه بخشنده خدای عاشقی دارم که میخواند مرا با آنکه میداند گنهکارم !
دلم گرم است ، میدانم بدون لطف او تنهای تنهایم … برایت من خدا را آرزو دارم !