بند ناف
من ساعت ۳:۳۰ صبح که داشتم پوشک امیرعلی رو عوض میکردم متوجه شدم که بند نافش خشک شده و افتاده که خیلی خوشحال شدم.چون خیلی دلم ریش میشد وقتی میدیدم.
آخیش ...پسرم راحت شد.تازه این مرحله اوله که گذشت.چند روز دیگه باید برای ختنه ش بریم.الهی بمیرم برات مامانی ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی